هومن ناظميان؛ علي اسودي؛ زهرا ایزدی
المستخلص
پدیدارشناسی تخیل با نظریۀ گاستون باشلار شناخته میشود. نظریهای که در آن تصاویرتخیلی با چهارمادۀ اصلی آفرینش یعنی آب، خاک ، هوا و آتش پیوند برقرار میکنند. از این رو میتوان یک یا دو عنصرمادی را در وجود هر شاعر یا نویسنده و هنرمندی به عنوان عنصرغالب شناسایی کرد. توجه به پیوند آراء باشلار و روانشناسی از یکسو و وجود صورخیال تأمل برانگیز ...
أكثر
پدیدارشناسی تخیل با نظریۀ گاستون باشلار شناخته میشود. نظریهای که در آن تصاویرتخیلی با چهارمادۀ اصلی آفرینش یعنی آب، خاک ، هوا و آتش پیوند برقرار میکنند. از این رو میتوان یک یا دو عنصرمادی را در وجود هر شاعر یا نویسنده و هنرمندی به عنوان عنصرغالب شناسایی کرد. توجه به پیوند آراء باشلار و روانشناسی از یکسو و وجود صورخیال تأمل برانگیز مرتبط با عناصرچهارگانه در اشعار شاعری چون السري الرفاء که زتدگی پرفراز و نشیبی را تجربه کرده از سوی دیگر، نگرشی نو به تأثیرآفرینشادبی و تولید زیبایی بر روان شاعر محسوب میشود بنابراین جستارحاضر با رویکرد پدیدارشناسی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تصاویرتخیلی اشعار السری الرفاء پرداخته است. نتایج پژوهش نشان دادهاست که عنصرآتش و صور مرتبط با آن مانند شعلۀ شمع در اشعار او بیشتر از سایر عناصر نمود داشتهاست زیرا از میان عناصرچهارگانه، عنصرآتش بیشترین تناسب را با خشم ناشی از فقر داشته و در تولید صور خیال مادی و آرامشبخش نقش مهمی را ایفا کردهاست. به عبارت دیگر، پدیدارشناسی تصاویرخیالی السري الرفاء، با تجرید صفاتی چون راست قامتی، صعود و تنهایی، خیال شاعر را به درونیسازی این ویژگیها در وجود او راغب ساخته و شعلۀ شمع را به ابزاری جهت پالایش خشم برخاسته از شرایط نامساعد زندگی او تبدیل کرده است.